نجات از استکبار ابلیسی
عدم معرفت بشری در حق وجودش ،وی را دچار تردیدی فزاینده نسبت به خودش ساخته است که می پندارد از طریق پرستیده شدنش از این تردید و بی وجودی نجات می یابد.
اینست که برای به پرستش کشانیدن لااقل یک نفر نسبت بخودش دست بهر جنایتی می زند که این یک نفر اگر کسی نباشد ،حتما بایستی همسر یا فرزندان باشند….
تا آدمی عدم خود را نبیند و تصدیق نکند
و در محضر حق فنا نشود،وجود الهی نمی پذیرد
و موجودی آتشین و شیطانی است و نابودگر!
هیچکس حق ندارد خود را بپرستد و مرید خود باشد.
خود بر خود حرام است ذاتا!
این سرّ آفرینش و پیدایش عالم و آدم است.
واینست عشق الهی و اخلاق الله!
هر که این حق را فهمید و اطاعت نمود از استکبار ابلیس نجات یافت و هستی الهی یافت و رستگار شد. و این همان قانون تسبیح دیالکتیکی وجود است.
منبع:کتاب دائره المعارب و المشارق ربوبی،صفحه 89،اثر استاد علی اکبر خانجانی