علی اکبر خانجانی 22

آثار استاد علی اکبر خانجانی

طلسم‌ نمودن شیطان


یكی از رسالت‌ها و هنرها و کراماتی که خداوند به ما اعطا نموده، همان طلسم نمودن شیاطین نفس آدم‌ها است. این همان واقعه‌ای است که ما را متهم به جادوگری و شستشوی مغزی نموده است. ما به‌واسطه‌ی نور محبت الهی و نظر کردن بر ذات رحمانی انسان‌های رذل و شرور و پلید، به‌ناگاه شیطان نفس آنها را طلسم نموده و به خواب می‌کشانیم و به نفس رحمانی این آدم‌ها امكان زنده و فعال شدن می‌دهیم تا از پلیدی‌ها و مكرها و رذالت‌ها و فساد خود توبه نموده و رو به صدق و شرف و نیكوکاری و عصمت نمایند و سرنوشت خود و ساختار زندگی و روابط خود را دگرگون سازند. و آنگاه که معرفت کافی درباره‌ی وضعیت زندگی آنها به آنها داده شد، یك‌بار دگر به‌خود وانهاده می‌شوند تا به قدرت ایمان و معرفت خود با اختیار و آزادی و هوشیاری کامل حق را انتخاب کنند. از این مرحله به بعد است که فقط اندکی رو به دین و معرفت می‌کنند و زان پس خودشان نفس اماره‌ی خود را مهار می‌نمایند و مابقی دوباره ولی این بار با آگاهی و اراده‌ی خود، به همان راه شیطنت خود بازمی‌گردند. این گروه همان‌هایی هستند که به ما تهمت جادوگری و شستشوی مغزی می‌دهند. ما برای مدتی شیاطین نفس آنها را بی‌هوش ساخته و از وجودشان بیرون می‌اندازیم تا امكان رویكرد به دین و اخلاق و معنویت پیدا کنند. این شیطان‌زدایی است و نه جادوگری.
خداوند مرا به‌سوی ساکنان درک اسفل‌السافلین هدایت کرد تا با نور محبت زنده‌شان کنم. بدین‌گونه است که در رابطه با ما بسیار بوده‌اند مردانی به‌غایت تبهكار و پست و اسوه‌ی پلیدی که یك‌شبه مبدل به نیكوکاران و قدیسین مشهوری شده‌اند و زنان به‌غایت شرور و فاسد و روسپی که یك‌شبه مبدل به اسوه‌ی عصمت و عزت و شرافت گشته‌اند و همگان را به حیرت انداخته‌اند. ولی کسانی که بعد از مرحله‌ی اتمام حجت و به‌خود وانهادگی و انتخاب، همچنان به راه دین و معرفت ادامه داده‌اند، بس اندک‌اند طبق سنت دین خدا بر روی زمین. و مابقی دوباره به شیطنت خود بازگشته و دوصدچندان حریص‌تر و رذل‌تر شده‌اند تا منافع شیطانیِ به تعویق افتاده‌ی خود را جبران کنند و از بابت این عقب‌ماندگی شیطانی با ما نیز به عداوتی خونین رسیده‌اند و ما را جادوگر نامیده‌اند. این گروه البته زان بعد در لباس دین و عرفان به شیطنت ادامه می‌دهند و در واقع مبدل به ابلیس و دجال‌هایی خطرناک می‌شوند و منافقانی حرفه‌ای از آب درمی‌آیند. زیرا کسی که یك‌بار طعم ایمان و معرفت را چشید، دیگر نمی‌تواند کافری آشكار باشد، بلكه یك عمروعاص یا قطامه می‌شود و در واقع در مسیر کفر خود به کمال می‌رسد و یك شیطان کامل می‌گردد.
به‌هرحال وظیفه‌ی دین خدا همواره این است که انسان‌ها را یا به خدا برساند و یا به شیطان: »اجر ما رسولان این است که زین پس هر که بخواهد، خودش به راه هدایت یا ضلالت می‌رود» (قرآن). ارزش دین خدا و رسولان و مخلصین این است که مردمان را بر آستانه‌ی آگاهی و انتخاب قرار می‌دهند. هدایت یا ضلالت مربوط به قلمرو انتخاب است.
منبع:کتاب دائره المعارف عرفانی جلد دوم،صفحه194اثر استاد علی اکبر خانجانی

حکمت های آخرالزمانی

۳۱- اصرار و جبر در ارشاد و هدایت و نجات دیگران نه تنها دیگران را به راه نمی آورد که تو را هم از راه به در نموده و شبيه آنها می سازد.

 این جزای اکراه در دین است.

زیرا دین راه انتخاب آزاد است. پس تنها راه یاری دیگران در امر دین فراهم نمودن امکان آزادی انتخاب در دین و راه و رسم زندگیست.

آزادی اصل اول دین و بلکه مقدمه ای واجب بر دین است.

 و اینست که خداوند در قیامت گناه هیچ کس را به گردن دیگران نمی اندازد.

 یعنی معاد جز براساس آزادی انتخاب معنایی ندارد. پس کسی که پیرو اکراه در دین است در حقیقت منکر معاد و دشمن دین است….

منبع : مجموعه مقالات آخرالزمانی،مقاله حکمت های آخرالزمانی،اثر استاد علی اکبر خانجانی