طلسم نمودن شیطان
یكی از رسالتها و هنرها و کراماتی که خداوند به ما اعطا نموده، همان طلسم نمودن شیاطین نفس آدمها است. این همان واقعهای است که ما را متهم به جادوگری و شستشوی مغزی نموده است. ما بهواسطهی نور محبت الهی و نظر کردن بر ذات رحمانی انسانهای رذل و شرور و پلید، بهناگاه شیطان نفس آنها را طلسم نموده و به خواب میکشانیم و به نفس رحمانی این آدمها امكان زنده و فعال شدن میدهیم تا از پلیدیها و مكرها و رذالتها و فساد خود توبه نموده و رو به صدق و شرف و نیكوکاری و عصمت نمایند و سرنوشت خود و ساختار زندگی و روابط خود را دگرگون سازند. و آنگاه که معرفت کافی دربارهی وضعیت زندگی آنها به آنها داده شد، یكبار دگر بهخود وانهاده میشوند تا به قدرت ایمان و معرفت خود با اختیار و آزادی و هوشیاری کامل حق را انتخاب کنند. از این مرحله به بعد است که فقط اندکی رو به دین و معرفت میکنند و زان پس خودشان نفس امارهی خود را مهار مینمایند و مابقی دوباره ولی این بار با آگاهی و ارادهی خود، به همان راه شیطنت خود بازمیگردند. این گروه همانهایی هستند که به ما تهمت جادوگری و شستشوی مغزی میدهند. ما برای مدتی شیاطین نفس آنها را بیهوش ساخته و از وجودشان بیرون میاندازیم تا امكان رویكرد به دین و اخلاق و معنویت پیدا کنند. این شیطانزدایی است و نه جادوگری.
خداوند مرا بهسوی ساکنان درک اسفلالسافلین هدایت کرد تا با نور محبت زندهشان کنم. بدینگونه است که در رابطه با ما بسیار بودهاند مردانی بهغایت تبهكار و پست و اسوهی پلیدی که یكشبه مبدل به نیكوکاران و قدیسین مشهوری شدهاند و زنان بهغایت شرور و فاسد و روسپی که یكشبه مبدل به اسوهی عصمت و عزت و شرافت گشتهاند و همگان را به حیرت انداختهاند. ولی کسانی که بعد از مرحلهی اتمام حجت و بهخود وانهادگی و انتخاب، همچنان به راه دین و معرفت ادامه دادهاند، بس اندکاند طبق سنت دین خدا بر روی زمین. و مابقی دوباره به شیطنت خود بازگشته و دوصدچندان حریصتر و رذلتر شدهاند تا منافع شیطانیِ به تعویق افتادهی خود را جبران کنند و از بابت این عقبماندگی شیطانی با ما نیز به عداوتی خونین رسیدهاند و ما را جادوگر نامیدهاند. این گروه البته زان بعد در لباس دین و عرفان به شیطنت ادامه میدهند و در واقع مبدل به ابلیس و دجالهایی خطرناک میشوند و منافقانی حرفهای از آب درمیآیند. زیرا کسی که یكبار طعم ایمان و معرفت را چشید، دیگر نمیتواند کافری آشكار باشد، بلكه یك عمروعاص یا قطامه میشود و در واقع در مسیر کفر خود به کمال میرسد و یك شیطان کامل میگردد.
بههرحال وظیفهی دین خدا همواره این است که انسانها را یا به خدا برساند و یا به شیطان: »اجر ما رسولان این است که زین پس هر که بخواهد، خودش به راه هدایت یا ضلالت میرود» (قرآن). ارزش دین خدا و رسولان و مخلصین این است که مردمان را بر آستانهی آگاهی و انتخاب قرار میدهند. هدایت یا ضلالت مربوط به قلمرو انتخاب است.
منبع:کتاب دائره المعارف عرفانی جلد دوم،صفحه194اثر استاد علی اکبر خانجانی