ماه رمضان ، عرصۀ امکان ظهور فطرت الهی از ذات انسان مؤمن است چرا که نفس بشر در این ماه به غایت تقوی رسیده و این ظهور را میسرمی نماید.
شب قدرھم شب انتخاب این فطرت است تا وعده گاه (عید) ظهور این انتخاب .
عید یعنی روز تحقّق وعده و عهدی که انسان با خداوند بسته است و صورت زمینی قیامت است که امکان ھر ساله اش برای مؤمنان اھل عهد، میسر شده است .
اگر آدمی بداند که چیست رمضان و چیست شب قدر و چیست عید فطر،ھرگز تا ابد خویشتن را از بابت اینهمه غفلت کبیر، نمی بخشد.
اگر ماه رمضان ماه معراج محمدی و نزول قرآن و شفاعت علی (ع) و شب انتخاب سرنوشت خود و رسیدن به قدر حیات و ھستی خویشتن است پس جز از درب امامت به ھیچ چیزی نمی رسد چرا که حق و قدر ازلی انسان رسیدن به خدا در یک انسان است که امام نامیده می شود .
چرا که آن نجات و ھدایت عظیم جز بواسطۀ وجود امام ممکن نیست و گرنه ھیچ کس به اندازۀ ابن ملجم نماز نخواند و روزه ھای مستحبی نگرفت و نهایت امام کش شد و این بود حق و قدرکسی که حضور خدا را در وجود انسان نمی پذیرفت و ھمچون ابلیس مقام خلافت و دوستی آدم با الله را تصدیق نکرد .
پس عید فطر برای اھل عبادت به مثابه رسیدن به یکی از دو فطرت است : فطرت الهی و فطرت ابلیسی ! فطرت اعلائی و فطرت اسفلی !
یکی تحقّق عبادات با امام است و دیگری بی امام .
چرا که عباد ت انساِن بی امام ، عبادت کفر و سجده بر ابلیس در دوزخ است .
چرا که ابلیس بزرگترین عابد و پرستندۀ خدای بی خلیفۀ خداست .
آنکه بی امام نماز خواند و روزه گرفت به فطرت ابلیس باز گشت و وعده گاه ابلیس گشت و امام را در خود کشت .**
منبع :
فلسفۀ فطر (خودشناسی شیعی) مقاله ۶۰
کتاب دائره المعارف عرفانی_ جلد دوم _فلسفه تشیع_ اثر استاد علی اکبر خانجانی