بِسم اللهِ الجمیل القدوس
ای خداوند مقدّس و زیبا که لطافت جمال واحد تو از چشم و حواس ناپاک ما غایب است و آنچه که در جهان ھستی
می بینیم فقط پردۀ حجاب توست و نقش ھای بی پایان این حجاب زیبا .
وزیبائیهای این پردۀ ھزاران تو چنان ما را مفتون و افسون کرده که تو را از یاد برده ایم و در پرستش نقوش این پرده مجنونیم.
ومی دانیم که این پرده نیز ھمان زشتی و ظلمت نگاه ماست که ما را از جمالت محروم ساخته و نامحرم گردانیده و در فراق انداخته است زیرا ما در حال خلق شدنیم و ھنوز به تمام و کمال موجود نگشته ایم و اینست راز نقص و جهالت ما .
وگرنه خلقت تو در حدّ کمال است و ما را فقط به قصد شناخت و دیدارت آفریده ای و این واقعه را به آخرزمان افکنده ای .
این از شتاب و بی صبری و حرص ماست که کافر گشته ایم و آخرت را ناباوریم و لذا به عذاب نابودیها دچاریم .
پس ای پروردگار من فراق من از تو ، فراقم از خویشتن است پس امرت را در این عرصه فراق بر من آسان گردان و به من صبر جمیل عطا فرما تا در این آخرین ایّام باقیمانده تا وصالت کافر نگردم و گذشت زمان مرا در نظرم زشت و منکر نسازد و یاد ازلی جمالت از جانم نرود .
پس ای پروردگارم ، تا روز دیدار دوباره ات لااقل یاد جمالت را در جان و دلم زنده دار تا به یادت این ایّام پر از درد و فراق و زشتی ھا بر من آسان شود .