تصور عامه مردم و بلکه اکثر علمای دینی بر اینست که انسان به خاطر اعمالش اجر و جزا داده می شود در حالیکه در قرآن کریم مکرّراً آمده است که « جزا داده نمی شوید الا بواسطة اعمالتان » .
یعنی خود اعمالی که از ما صادر می شوند به مثابه مجازات و پاداش نیات و افکار ما هستند و خود اعمال مورد مؤاخذه قرار نمی گیرند .
اعمال ما قلمرو محاسبه و مؤاخذه باطن ما هستند. همانطور که خداوند می فرماید که اعمال خیر را از دست کسانی جاری می کند که دوستشان دارد و شرارت را از کسانی صادر می کند که از آنها بیزار است . اعمال ما در اختیار ما نیستند معلول افکار ما هستند . با تغییر فکر خود می توانیم سرنوشت عملی خود را تغییر دهیم.
در واقع اعمال و روش زندگی ما پالایشگاه و قیامت امیال و افکار و نیات و باورهای درونی ما هستند . یعنی اعمالی مثل دزدی یا هرزگی و رشوه و خود فروشی نتیجه باطن ما هستند و عذاب افکار و قضاوتها و امیال ناحق ما می باشند همانطور که محبت و نیکوکاری ما اجر ایمان و امیال بر حقّ ما می باشند . آنچه که گناه نامیده می شود منشأ درونی دارد.
تکبر و انکار حقایق و تحریف واقعیتها و بخل و عداوت نسبت به مؤمنان و تکذیب رسولان خدا و انکار ارزشهای فطری و اراده به سلطه و ستم و آرزوهای باطل به مثابه اصل گناه هستند و مولد تبهکاری و رسوائی و عذابهای بیرونی در عمل می شوند. یعنی باطن ما در کردار ما آشکار می شود و باطن زشت ما در اعمال ما برون افکنی و پاکسازی می شود و باطن زیبا و برحقّ ما در اعمال نیکوی ما تصدیق و تمجید می شوند .
اعمال ما قیامت افکار ماست . پس توبه همانا توبه از امیال و افکار نادرست است نه اعمال نادرست . فقط از طریق خودشناسی می توانیم به منشأ گناهان خود راه یابیم و آن را تغییر دهیم .
از کتاب دائره المعارف عرفانی جلد دوم
مؤلف : استاد علی اکبر خانجانی